جدول جو
جدول جو

معنی طرابلیس شام - جستجوی لغت در جدول جو

طرابلیس شام
(طَ بُ)
رجوع به طرابلس شام شود. تری پولیس نزدیک جبل لبنان و در مصب رودی واقع است که به دریای مغرب میریزد. بعدها شهر مزبور در موقع جنگهای صلیب به دست فرانکها افتاد، و پس از آن مسلمین شهری در نزدیکی تری پولیس قدری دورتر از دریا ساختند که موسوم به طرابلیس شرق گردید. (ایران باستان ج 2 ص 1168). رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1328 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَ بُ لُ سِ غَ)
مؤلف قاموس الاعلام گوید: نام قضائی است در ولایت بیروت و عبارت است از قسم جنوب غربی سنجاق، از طرف شمال و شرق با قضای عکامحدود میباشد، و 91 قریه دارد و مشتمل است بر 5 ناحیه و اراضی عشیرۀ عرب الجحیش و عده نفوس آن بر 41871 تن بالغ گردد و 30336 تن از اینان مسلمانند - انتهی. امروزه دارای 40000 سکنه است، طرابلس شام (سنجاق...) مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: یکی از ایالتهای پنجگانه ولایت بیروت است، از طرف جنوب به سنجاق جبال لبنان، از سمت مشرق به سنجاق حما از ولایت سوریه، از سوی شمال به سنجاق لاذقیه و از جانب مغرب به دریای سفید محدود میباشد. اراضی آن ناهموار و پرعارضه است، دامنه های جبل لبنان و جبل نصیریه در اندرون سنجاق پخش شده، انهار بسیاری دارد و از همه بزرگتر در میان دو سلسلۀ مزبور جاری و موسوم به نهر کبیرمیباشد، و خاک آن بسیار حاصلخیز و پرمحصول و هوای سواحل آن بی اندازه گرم و نقاط مرتفع داخلۀ آن خنک و بطور کلی معتدل و سالم است. محصولات عمده آن عبارت از: گندم، جو، ذرت، ارزن، نخود، عدس باقلا و حبوبات دیگر و نیز تنباکو و سیب زمینی و غیره و میوه های بسیار از قبیل: پرتقال، لیمو، انار، انجیر، انگور، زیتون فراوان هم دارد، روغن زیتون بمیزان کلی حاصل شود، زنبور و کرم ابریشم آن نیز فراوان است و انگبین و نوغان جزو صادرات سنجاق است، و در اندرون لوا به پرورش دام نیز توجه بسیار میشود. سالانه بیش از 300000 اوقه پشم حاصل گردد. مقدار جنگلهای سنجاق به 157000 دونم بالغ میشود و درختان بزرگ و گوناگون صنعتی دارند. اکتشافاتی برای کشف معادن هنوز بعمل نیامده، نفوس لوابه 124785 تن بالغ گردد که قریب 91183 تن مسلم سنی و نصیری و بقیه غیرمسلم روم، مارونی، کاتولیک، ارمنی، پروتستان و یهودی میباشند و 154 باب جوامع و مساجدو مکاتب و معابد دیگر دارد. 567 قریه در این سنجاق موجود است و به چهار قضا و 5 ناحیه مقسم گشته است
لغت نامه دهخدا